سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلنوشته های دلنشین . . .

ســـــلام... به وبلاگ من خوش اومدین... من زهرام.... امیدوارم از وبم خوشتون بیاد:)))

ما خدا را گم می کنیم...

مردی با خود زمزمه کرد : خدایا با من حرف بزن!


یه سار شروع به خواندن کرد... اما مرد نشنید! 

 

 

مرد فریاد برآورد : خدایا با من حرف بزن!


آذرخش در آسمان غرید اما مرد ، اعتنایی نکرد!

 

 

مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت : پس تو کجایی؟؟؟


بگذار تو را ببینم...


ستاره ای درخشید اما مرد ندید

 

 

مرد فریاد کشید خدایا یک معجزه به من نشان بده...


کودکی متولد شد ، اما مرد باز توجهی نکرد!

 

 

مرد در نهایت یاس فریاد زد:


خدایا خودت را به من نشان بده


بگذار تو را ببینم...


از تو خواهش می کنم


پروانه ای روی دست مرد نشست


و او پروانه را پراند و به راهش ادامه داد...

 

 

ما خدا را گم می کنیم در حالی که او کنار نفس های ما جریان دارد...


 


[ پنج شنبه 92/7/18 ] [ 9:38 عصر ] [ زهرا محمدی ممان ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه